راهیان نور(شمیم کربلا بوی حرم )

راهیان نور(شمیم کربلا بوی حرم )

راهیان نور(شمیم کربلا بوی حرم )

راهیان نور(شمیم کربلا بوی حرم )

اربعین ازراه رسیده ,باربگشایید اینجا کربلاست...


چهل روز به سختی می گذرد

اربعین ازراه رسیده کاروان زینبیان به نینوا قدم می گذارند

باربگشایید اینجا کربلاست...

آه......امان ازدل زینب

آه ...چه کند زینب با غم طفلان وداغ عزیزانش....

 

درود بر سید الشهدا(ع) ویاران وفادارش

درود بر حضرت زینب بانوی  صبورومقاوم کربلا

درود بر همه شهیدان راه  اسلام وحقیقت

درود بر سرداران شجاع ومدافعان حرم وراهیان نور

درود برشهدای سوسنگرد وهمه شهدای دفاع مقدس

اللهم عجل لولیک الفرج


like

صوت : مداحی کاشکی خونم توی کربلا بود

متن کارت دعوت کربلا+بنرلایه بازخیرمقدم کربلا

متن کارت دعوت کربلا 6   ...
متن کارت دعوت کربلا5 جهت چاپ داخل کارت دعوت کربلا کارت ولیمه کربلا کارت بازشت از کربلا متن کارت عزیمت به کربلا ...
طرح شماره هشت خیر مقدم کربلا
طرح خیرمقدم کربلا با کیفیت بسیار بالا برای چاپ و کاملا لایه باز که می توان آن را در برنامه فتوشاپ به راحتی ویرایش نمود ...
طرح خیرمقدم کربلا با کیفیت بسیار بالا برای چاپ و کاملا لایه باز که می توان آن را در برنامه فتوشاپ به راحتی ویرایش نمود ...
طرح خیرمقدم کربلا با کیفیت بسیار بالا برای چاپ و کاملا لایه باز که می توان آن را در برنامه فتوشاپ به راحتی ویرایش نمود ...
طرح خیرمقدم کربلا با کیفیت بسیار بالا برای چاپ و کاملا لایه باز که می توان آن را در برنامه فتوشاپ به راحتی ویرایش نمود ...
طرح خیرمقدم کربلا با کیفیت بسیار بالا برای چاپ و کاملا لایه باز که می توان آن را در برنامه فتوشاپ به راحتی ویرایش نمود ...

شهری در آسمان شهر پرواز محمد حسین فهمیده


هفته بسیج دانش آموزی وسالروز شهادت نوجوان  بسیجی شجاع وشهید محمد حسین فهمیده گرامی باد

امام خمینی قدس سره فرمود:رهبر ما آن طفل سیزده ساله است که با قلب کوچک خود ، که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم و خود نیز شربت شهادت نوشید.


کاری باید کرد
گلها ، صورت هایشان را سپرده بودند به دست نسیم و آرام و بی‌خیال به خواب می‌رفتند.
گنجشک‌ها و کبوتر‌ها در آسمان آبی
پرواز می‌کردند چرخ می‌زدند و بر روی دیوارهای کوتاه شهر‌آرام می‌گرفتند. مردم ، مردم ساده و صمیمی شهر ، همه به کار و تلاش مشغول بودند و هیچکس فکر نمی‌کرد که به زودی حادثه‌ای اتفاق بیافتد.
اول صدای وحشتناکی در شهر پیچید و بعد صدای دیگر و صدای دیگر .
دیوارها یکی پس از دیگری شکست و خانه‌ها فروریخت
صدا ، صدای انفجار بود انفجاری گلوله توپ و تانک و خمپاره
همه با ترس و وحشت به یکدیگر نگاه می‌کردند و هیچکس نمی‌دانست چه اتفاقی افتاده است . بچه‌ها به آغوش مادرهایشان پناه می‌بردند و بزرگترها وحشت زده به اینسو و آنسو می‌دویدند.
گنجشک‌ها و کبوترها ترسان و پریشان خود را به در و دیوار می‌کوبیدند و بی‌قراری می‌کردند.
یک نفر که از روستای دیگری می‌آمد ، نفس نفس زنان پیغام آورد که :
عراق به ایران حمله کرده است . بی‌دلیل با توپ  و تانک و خمپاره و شهرها و روستاها را یکی پس از دیگری ویران می‌کند و پیش می‌آید .
اول بزرگترها و سپس بچه‌ها به سوی بام‌ها دویدند.
از بالای بام‌همه چیز پیدا بود.
افراد و تانک‌های دشمن پیش می‌آمدند ، همه جا را به آتش می‌کشیدند و ویران می‌کردند . همه به فکر چاره افتادند ، هر کس کاری می‌کرد عده‌ای به سمت زیر زمین‌ها و صندوقچه‌هایشان می‌دویدند تا تفنگ‌های خود را بیرون بیاورند.
عده‌ای به دنبال گوئی می‌گشتند تا آنها را از خاک وشن پر کنند .
عده‌ای هم برای ساختن سنگر زمین را می‌کندند.
من هم باید کاری می‌کردم .
نمی‌توانستم بنشینم و ببینم که دشمن لحظه به لحظه نزدیکتر شود.
نمی‌توانستم بنشینم و ببینم که دشمن از زمین و آسمان به شهر و کشور ما هجوم بیاورد.
من اگر چه کوچک بودم اما ؛ نگاه معصوم خواهر کوچکترم به من می‌گفت :
حسین باید کاری کرد
قرآنی که بالای طاقچه بود ، با صدایی روشن فریاد می‌زد:
فرزندم ! باید کاری کرد
به سمت در اتاق پیش رفتم .
مادرم در چهار چوبه در ایستاده بود و چشمهای نگرانش می‌گفت :
پسرم کاری باید کرد
از اتاق بیرون آمدم
گلهای باغچه که رو به پژمردگی می‌رفتند به سختی سرهایشان را تکان دادند و ناله کردند :
کاری باید کرد
چشمم به تفنگ و نارنجک برادرم افتاد که آنها را در کنار حیاط گذاشته بود و رفته بود برای وضو گرفتن.
تفنگ را گذاشتم برای خودش و نارنجک را برداشتم و از خانه بیرون آمدم.
گنجشک‌ها و کبوترها ، پریشان و وحشت زده در اطرافم پر می‌کشیدند و زمزمه می‌کردند:
کاری باید کرد
به طرف دروازه شهر راه افتام . به همان سمتی که عراقی‌ها پیش می‌آمدند.
فاصله‌شان با شهر بسیار کم شده بود .
ایستادم و به دشمن نگاه کردم . یک دنیا دشمن بود . یک دریا دشمن بود..
موذن با نوای گرم و رسای حی علی خیر العمل از بالای گلدسته مسجد فریاد می‌کشید : کاری باید کرد .
انگار این صدای خدا بودکه از گلدسته‌هابه گوش می‌رسید.
نارنجک را به کمر بستم .
به خدا گفتم :
آمدم
و به سوی نزدیکترین تانک دشمن خیز برداشتم.
لحظه‌ای بعد من و نارنجکم در زیر تانک دشمن بودیم.
شهری در آسمان
شهر پرواز محمد حسین فهمیده

*******************
مقاله فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه

مقاله-فرهنگ-ایثار-و-شهادت-در-جامعهمقدمهآنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی است فرهنگ ایثار و شهادت است و این فرهنگ برگرفته از فرهنگ عاشورا بوده که ما باید به آن توجه ویژه ای داشته باشیم. توجه به فرهنگ ایثار و شهادت راز بیمه شدن کشور در برابر دشمنان است. جامعه امروز نیازمند گسترش فرهنگ...دانلود فایل

سوالات استخدام مربی امور تربیتی مدارس 95

سوالات-استخدام-مربی-امور-تربیتی-مدارس-95بسته نمونه سوالات استخدام مربی امور تربیتی مدارس آموزش و پرورش در قالب فایل PDF با بهترین کیفیت بهمراه پاسخنامه،مناسب متقاضیان شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش سال 95دانلود فایل

سلام برتوومشک پاره ولبهای تشنه ات

سلام برسرداروفادارکربلا

سلام برتوومشک پاره ولبهای تشنه ات

سلام برتو که با آمدنت دریاها آب حیات نوشیدند

سلام برتو وحکایت جانبازیت

تومی آیی وایثاروعلقمه جان می بازد

تومی آیی ولبهای تشنه ومشک بی آبت  چشمه جوشان خطبه های دشمن شکن زینب (س) می شود.

سلام بر پرچم همیشه سرفرازی که بادستان پرتوان توای علمدارنینوا  همه حجت مسلمانی ایمان آوردگان شد.

سلام برسالار دشت کربلا حضرت حسین وسلام برعقیله بنی هاشم حضرت زینب وسلام برسید الساجدین سجاد

وسلام بر علی اکبر وسلام بر قاسم وسلام بر علی اصغر وسلام بر رقیه وسلام بر همه یاران وهمرزمان شهیدتان.

راهتان همیشه پررهرو باد یادتان درقلبهایمان خواهد ماند ومطمئن باش که پرچم علمداری ات تا رسیدن به دستان

موعود مهربان عج برزمین نخواهد افتاد وهمیشه پابرجا خواهد ماند.

سلام بر صاحب الزمان عج

اللهم عجل لولیک الفرج

لبیک یا حسین لبیک یاعباس لبیک یا زینب

لبیک یا مهدی عج

منبع:

هیئت مذهبی اینترنتی حضرت عباس سقای دشت کربلا

نهضت عاشورا (تحریفها و شبهه ها)


نهضت عاشورا (تحریفها و شبهه ها)

نهضت-عاشورا-)تحریفها-و-شبههها(نام نویسنده: محققین گروه تاریخ مرکز مطالعات حوزه ناشر: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه ویراستار: سید محمد حسن جواهری 6111 نسخه / چاپ اول: بهار 1381 37185 تلفن 7737617 / قم،صندوق پستی 4422 924-93111-9- شابکدانلود فایل